به نام خدای گشایشگر دانا
یکی از سوالات متداولی که در بسیاری از محافل و مجالس علمی، کارشناسی، اجتماعی و سیاسی مطرح میشود این است که چرا تعدادی از کشورها مسیر توسعه را خوب طی کرده اند و وضع شاخص های اقتصادی اجتماعی آنان مثل اشتغال، نرخ رشد اقتصادی، تورم، رقابت پذیری از وضعیت بهتر و بالاتر آنهم بصورت مستمر و مداوم برخوردار است. در این حوزه علاوه بر کشورهای توسعه یافته اروپا، امریکا و کانادا و ژاپن و چین که دارای شرایط ویژه و برتری هستند کشورهایی چون هند، کره جنوبی، مالزی، اندونزی، قطر، امارات و ترکیه را مشاهده می کنیم که در مسیر رشد و توسعه همگی حداقل در دو دهه گذشته از وضع خوب و رو به رشدی برخوردار بوده اند. به عنوان مثال هند در 20 سال گذشته رشد متوسط 7% را تجربه کرده است که حداقل 25% آن از محل بهره وری و استفاده از دانش و نوآوری بوده است. اما میانگین رشد ما در 40 سال گذشته حدود 5/1% بوده است. وضعیت کره جنوبی، مالزی و سنگاپور هم به مراتب برتر از هند بوده است.
در ادامه یک جدول مقایسه ای دلایل بیست گانه ای مبنی بر توسعه و پیشرفت کشورهای توسعه یافته و یا موفق تر در توسعه و کشورهایی که از توسعه یافتگی لازم برخودار نبوده اند ذکر گردیده است. البته در رابطه با دلایل ذیل در مورد ایران لازم است مسائل ناشی از تحریم های ظالمانه و تاثیرگذاری آن را هم بر روند توسعه لحاظ نمود. هر چند که مدیریت شایسته تحریم ها هم در جهت تعاملات بهتر بین المللی و هم استفاده بهره ورانه تر از منابع و فرصت های داخلی میتوانست بخشی از آثار بازدارنده آن را بکاهد.
عوامل عدم توفیق کشورها در مسیر توسعه |
عوامل و دلایل موثر بر توسعه یافتگی کشورها |
ردیف |
فاقد استراتژی بلندمدت و روشن و عدم توجه لازم به برنامه های توسعه |
داشتن استراتژی و برنامه بلند مدت و پایبندی به آن |
1 |
رفتار ضربتی و شتابزده در اجرا و عدم توجه به کیفیت و دقت |
جدی بودن در اجرای طرحها و برنامه ها با نظم و کیفیت مناسب |
2 |
نبود استراتژی روشن و پایدار در سیاست خارجی و تعامل با سایر کشورها |
تعامل و دیپلماسی اقتصادی فعال در روابط بین الملل |
3 |
تغییر زیاد قوانین و عدم توجه و رعایت آنها در بسیاری از موارد |
حرمت و ثبات داشتن قوانین |
4 |
ندانستن قدر و منزلت مردم به ویژه نخبگان و نیروهای کارآمد |
احترام به شهروندان به ویژه اقشار خاص دانشگاهیان معلمان و کارآفرینان |
5 |
رفتار سرهم بندی در تولید و نبود تعهدات شغلی و حرفه ای و توجه به سود و منافع آنی |
توجه ویژه به رشد کیفیت در تولیدات صنعتی و کشاورزی و شرایط مناسب محیط کسب و کار |
6 |
دنبال نمودن منافع قومی، بخشی و حزبی و کلی |
توجه ویژه به منافع ملی و اولویت دادن به منافع عامه مردم و کشور |
7 |
ناآگاهی بسیاری از مدیران از دانش و مسائل تخصصی مدیریت |
توجه به دانش مدیریت به عنوان یک فن و تخصص در بهبود سازمان ها و شرکت ها |
8 |
حاکمیت روابط دوستی، جناحی و قومی در انتصاب مدیران |
توجه به شایستگی و صلاحیتها درانتخاب و انتصاب مدیران |
9 |
ضعیف بودن روحیه کار جمعی، گروهی و تیمی |
توجه به کار جمعی، مشارکت در مدیریت و همکاری و هماهنگی |
10 |
گرفتار شدن نخبگان، نوآوران و صنعتگران در پیج و خم های مختلف |
فراهم نمودن زمینه رشد خلاقیت و نوآوری در جامعه |
11 |
اصالت به مدرک گرایی و گذراندن دوره های دانشگاهی با حداقل کیفیت |
یادگیری و کسب علم به صورت عمیق و هدفمند نه مدرک زدگی |
12 |
نداشتن تصویر روشن و امیدبخش جوانان نسبت به آینده |
امیدواری نسل جوان به آینده |
13 |
سوء ظن داشتن به نهادهای مدنی فعال و میدان ندادن به آنها |
فعال بودن نهاد ها و سازمان های غیردولتی در امور اجتماعی و اداره امور |
14 |
میدان دار بودن نیروهای متملق و مدیحه سرا |
نقد پذیر بودن مدیران و آزاد بودن فضای انتقاد از مدیران |
15 |
وجود مقررات محدود کننده و بازدارنده برای تولید و خدمت
|
محیط کسب و کار مناسب و رقابت در اقتصاد |
16 |
فدا نمودن محیط زیست برای نیازهای کوتاه مدت و عدم توجه به آلاینده ها |
توجه ویژه به حفظ آب، خاک، منابع طبیعی و محیط زیست |
17 |
پایین بودن شدید نرخ رشد بهرهوری و وجود نا بهرهوری های فراوان |
نقش اصلی و محوری داشتن بهرهوری در اقتصاد و تولید |
18 |
گسترش بی رویه انواع فساد و تخلف |
مقابله جدی و اثربخش با هر نوع فساد و سوء استفاده |
19 |
بی ثباتی در سیاست ها، برنامه ها و مقررات اقتصادی |
مدیریت اصولی نرخ تورم ، بیکاری و سرمایه گذاری ها |
20 |